سلام
اگه قبلا نوشتم
باز خواستم بنویسم
توی مسیر کفشهام اشتباه افتاد مجبورا نپوشیدم
بعد توی نجف مجبورا همون کفشها دادم به یه خانم دیگه با دم پایی پیاده روی کردم
خوب توی مسیر پیاده روی ریسک کرده بودم یه نوجوان با خودم بردم زیارت (چون به جای آینده براش وقت بزارم تا از آسیبهای اجتماعی به دور باشه الان به قول خیلیها ریسک میکنم)البته همون اولش بیمه حصرت ابا الفضل ع بود
خوب تو راه این نوجوان کفش گم کرده
رفتم صاحب موکب گفتم اون هم کفشهای بچه شو نو هم بودن داد به این نوجوان ما
جالب بودنید بعضیها اون طور دل شون بزرگ
یه نفر تو کربلا از سادگی این بچه استفاده کرد کفشها شو با دم پایی عوض کرد.
خیلی نکات داره حوصله تایپ ندارم
چ.ن با لب تاپ سخته